شیرین کاری های عسل مامان(13 ماهگی)
سلام عسلکم نفسم
اومدم تا از شیرین کاریات بگم که قندو تو دلم اب میکنه
قربونت بشم ماشالا خیلی باهوش و فهمیده ای
سریع حرفا و کارای بقیه رو میفهمی و انجام میدی
اولین کار قشنگت که خیلی باحاله نی نای نای
یعنی کافیه یه اهنگ یا صدای کوچیک بشنوی شروع میکنی
به نای نای کردن خیلی بامزست
در مقابلم تا اهنگ غمناک یا مداحی یا صدای اذون بشنویسینه میزنی
تا ما نماز میخونیم شما هم میای سجده میری قربونت برم
هروقت اب بخای تا بگم اب میخای میری تو اشپزخونه
دفعه اول یک ماه پیش بود از خواب بیدار شدی گفتم بریم به به بخوریم
دیدم داری میری تو اشپزخونه خندم گرفته بود
الانم هروقت تشنه یا گرسنه باشی حتی تو اوج گریه بگم اب میخای میری اشپزخونه
عاشق دوغی جالب اینجاست میگم دوغ میخای
میری در یخچال منتظر میشی دوغ بدم
خیلی بامزه چشمک میزنی یعنی دلم میخاد قورتت بدم
دوتا چشماتو باهم میبندی کلی هم عشوه میای اخ که قربونت بشم
میگم زبونت کو نشون میدی الان موهاتو. زبونتو.دستاتو.چشماتو میشناسی
از الان تو کارا کمک مامان میکنی تا من جارو میارم میای فرشارو میدی بالا تا جارو کنم فدای دختر کاریم بشم
تا کیف ببینی میندازی رو شونت و راه میری اونروز اصرار داشتی کیف باباجون که سنگین بودم بندازی رو شونت
دمپایی و کفشم تا پیدا کنی پات میکنی
لباساتو میگیری تنت می کنی جالبه میدونی بلوز رو باید تنت کنی . شلوارو پات کنی
عاشق عروسکی میزنی زیر بغلت و با خودت همه جا میبری تا میگم نی نیت کو میری میاریش بهش غذا میدی کنارت میخابونی
اینقدر بامزه بغلم میکنی و بوسم میکنی که همه غمهام رو فراموش میکنم
میگم سلام کن سرت رو تکون میدی
به همه چی میگی پیشی و عاشق پیشی ای
تلفن و موبایل ببینی سریع میگیری دم گوشت و کلی صحبت میکنی اصلا یکی از سرگرمیات تلفنه
برا خودت کلی زور داری،محمد حسین اومده بود مشهد با اینکه پسر بود از شما مظلوم تر بود
شما همه اسباب بازیاش رو میگرفتی و مال خودتم بهش نمیدادی
یه مدت شبا چراغ رو خاموش میکردم و میگفتم وقت خوابه شما هم میدیدی ما خوابیم یکم وول میزدی
اما از اخر خودت بدون شیر میخابیدی اما این دندونای لعنتی نذاشت ما راحت باشیم و الان دوباره یکم برا خواب اذیت میکنی
خلاصه این روزا شیرین ترین لحظات زندگیه منه با اینکه گاهی خیلی نق میزنی و اذیت میکنی
و هنوزم مثل اوایل شیر زیاد میخوری اما عاشقتم مامانی
راستی یه خبر دیگه چند وقتیه درگیر دو تا دندون جدید از پایین هستی
امیدوارم زودتر دربیاد و شما راحت بشی
راستی دیروز رفتیم اتلیه تا چند تا عکس قشنگ ازت بگیریم اما کلی شیطونی کردی و یکجا نمیموندی امیدوارم عکسا قشنگ بشه
کلی عکس جدید و قشنگ تو ادامه مطلب برات میزارم عزیزم ببخشید دیر شد
پریسای قشنگ مامان:
بقیه عکسا هم ادامه مطلب:
عکسای 12 و 13 ماهگی عسل مامان:
پریسا و محمد حسین :
قربونت بشم سرتو گذاشتی رو پای محمد حسین
پریسا رقاص مامان:
فدای موش موشی کردنت:
یکی از سرگرمیات بهم ریختن کشو کمدته:
پریسا جون کمک مامان جارو میکنه:
هیسس پریسا داره کتاب میخونه:
پ
کجا زنگ میزنی دخترم؟
اخیش تموم شد خسته شدم حالا لالا کنم: